معرفی و بیوگرافی عباس معیری، طلاقی شرق و غرب
معرفی و بیوگرافی عباس معیری، طلاقی شرق و غرب | عباس معیری نگارگری ایرانی با بیان جهانی و معرف هنر ایرانی در مهد هنر غرب، سوم آبان ۹۹ چشم از جهان فروبست.
به گزارش مجله اثرهنری عباس معیری از مطرحترین نگارگران ایرانی (۱۳۱۸ رشت ـ ۳ آبان ۹۹ پارس) بود. او دیپلم خود را در سال ۱۹۶۰ در مدرسه هنرهای زیبای تهران گرفت و از سال ۱۹۷۰ طی بورسی طرف همسر پهلوی دوم به همراه نامهای آشنایی چون حسین کاظمی، سهراب سپهری و بهجت صدر، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. بعد از اتمام بورس نیز با هزینه شخصی و حمایت خانواده آنجا ماند و به افزودن تجربیاتش ادامه داد.
سه سال بعد از دریافت جایزه معتبر نیس، در میان فرانسویان شناخته شد و نامش در دانشنامه هنرهای زیبا این کشور به ثبت رسید. او را جدا از ایرانی بودن به عنوان هنرمند فرانسوی هم میشناسند. همچنین تابلوهایی از او توسط موزه لوور خریداری شده است. (۱)
وی نقاش، مینیاتوریست مجسمهساز مطرحی است که نمایشگاه گروهی آثار او در ایران، فرانسه و دیگر کشورها برپا شده است. از این هنرمند تنها در سال ۱۳۵۶ نمایشگاه انفرادی در ایران برپا شد و پس از آن در سال ۱۳۹۷ پس از ۴۱ سال نمایشگاه مرور آثار او شامل مجسمه، طراحی، نقاشی، نگارگری و اسناد و تصاویری از فعالیتهای ایشان در سینما و تئاتر در سالهای ۴۰ و ۵۰ شمسی به نمایش درآمد. (۲)
« عباس معیری نقاش است. شاعر، مجسمهساز، بازیگر و نوازنده نیز هست اما خود میگوید تنها دستی در آنها دارد.
در میان ظرافتها و هنرهایی که برشمردیم اما او نقاشی را بر بلندای خواستههایش نشانده و بیش از هفتاد سال است که به طور حرفهای به آن میپردازد. او در حرفه بازیگری تئاتر نیز تجربههای برجستهای داشته و همکاری با خجسته کیا، بهمن محصص، آربی آوانسیان، ایرج انور، پیتر بروک، شهرو خردمند و دیگرانی را در کارنامه خود دارد.
معیری حدود ۲۰ جایزه معتبر در سراسر دنیا کسب کرده و بیش از ۵۰ کنفرانس در مورد سنت و ریشه نقاشی ایران برای فارسی زبانان و علاقمندان در شهرهای مختلف اروپا برگزار کرده است. در سال ۲۰۱۶ نیز به دعوت دولت کره جنوبی به آنجا سفر کرد و یکی از تابلوهای وی نیز برای موزه سئول خریداری شد. در ۱۹۷۳ پس دریافت جایزه معتبری در شهر «نیس» نام او به عنوان نقاش در دانشنامه هنرهای زیبا و کتاب کلکسیونرها در فرانسه به ثبت رسید.
اقامت در پارس و جنبشهای هنری شکلگرفته در آن و آزادیهای موجود بر جهانبینی و کارهای عباس معیری بسیار موثر بوده است. به گفته خودش توانست زبان خاص خود را در کارهایش پیدا و دنبال کند. در سالهای اولیه سکونت وی در پاریس، هنوز رد پای جنبشهای فرهنگی و هنری مانند دادائیسم، سوررئالیسم و کوبیسم بسیار تازه بود.
عباس معیری با آنچه از هنر و ادبیات ایران در خود نگاه داشته بود و همچنین تجربه و مهارتهایی که از استادانی مانند بهزاد در زمینه مینیاتور، اسماعیل آشتیانی در زمینه نقاشی و همچنین شکوه ریاضی و خانم لیلیت طریان آموخته بود را در هم آمیخت و نقشی تازه در هنر خود رقم زد. او همیشه خود را وامدار این اساتید میداند.
در نقاشیهای وی تاثیرات کوبیسم و همینطور مینیاتور ایرانی و شور و شیدایی ادبیات و شعر فارسی هویدا است. گردنهای بلند زنان در نقاشی او بیشباهت به نقاش ایتالیایی مورد علاقهاش، آمادئو مودیلیانی، نیست. اما آنچه آثار عباس معیری را یگانه میکند سبک و روش منحصر به فرد اوست.
عباس معیری در پاریس نیز تدریس را ادامه داد. او سالها به فرانسویان مینیاتور ایرانی را آموزش داده است و هنری را که در نظر آنان مرده به شمار میآمد روح و جانی دوباره بخشید. در سال ۲۰۱۴ نمایشگاهی از شاگردان فرانسوی و ایرانی او در زمینه مینیاتور در موزه هنرهای ملی ایران برگزار شد.» (۱)
در ادامه گفتگوی عباس معیری با کیهان لندن : (۱)
«از این نظر به خود میبالم که این مهم به دست من جامه عمل پوشید و خداوند این شانس را در اختیار من قرار داد تا بتوانم بخش مهمی از هنر اصیل ایران را در خارج از سرزمین ام در جایی که پایتخت هنری دنیا محسوب میشود بشناسانم و آن را گسترش دهم. امروز آثار شاگردان من در گالریهای معتبر فرانسه به نمایش در میآید و این باعث سربلندی است.»
– تاریخچه مینیاتور در ایران به چه زمانی بر میگردد؟
– اساسا تاریخچه نقاشی و مینیاتور در ایران به قرن سوم و عصر مانی بر میگردد. نقاشی در آیین مانوی نوعی عبادت محسوب میشد. استفاده از رنگ طلا و نقره در مینیاتور نیز از همان دوران رواج داشت زیرا نشانی از نور و روشنایی است. بعد از حمله اعراب صورتگری و نقاشی ممنوع شد زیرا علمای اسلامی آن را حرام میدانستند. احادیث متعددی هم در این زمینه وجود دارد. به طور مثال میگفتند در خانهای که سگ، نقاشی و زنگ وجود داشته باشد فرشتهها در آن حضور نمییابند یا میگفتند روز قیامت خداوند کسانی را که تصاویر انسانی کشیدهاند احضار میکند و از آنها میخواهد که در آن تصاویر روح بدمند و چون نمیتوانند آنها را راهی جهنم میکند. از قرن سیزدهم آرام آرام نقاشان دوباره شروع به کار کردند زیرا قدرت فرهنگ ایرانی همیشه بر مهاجمان مسلط شده است. اگر تاریخ را نگاه کنید، بیهیچ نگاه ناسیونالیستی، به راحتی این مهم را در مییابید. فرزندان تیمور گورکان (ملقب به تیمور لنگ) و یا چنگیز مغول بعدها مشوق هنرمندان ایرانی شدند تا جایی که عصر تیموری بهشت هنرمندان بود. عموزادههای تیموری که در نقاط مختلف ایران حکومت میکردند هر کدام در رقابت با یکدیگر سعی داشتند هنرمندان بیشتری را نزد خود نگاه دارند.
– بعد از ورود اسلام چه تغیراتی در نقاشی و مینیاتور ایرانی ایجاد شد؟
– مینیاتور ایرانی از پیش از اسلام هم ریشه مذهبی داشت زیرا به عصر مانی و مذهب مانوی بر میگردد بنا بر این تغییر عمدهای در آن ایجاد نشد. اساسا نقاش ایرانی از دست، بدن و طبیعت الهام نمیگیرد برای او طبیعت بهانه است برای بالاتر و فراتر رفتن، همانطور که در عرفان ایرانی هم میبینیم. نقاشان ایرانی به نوعی بهشت را نقاشی میکنند جایی بیزمان و مکان که شکلها و تصویرهای انسانی در آن حالتی شناور و بیوزن دارند گویی روی زمین نیستند. در مینیاتور سایه و روشن و یا تاریکی نمیبینیم و تصاویر بیشتر حالت روحانی دارند.
– اروتیسم در مینیاتور ونقاشی ایرانی چه جایگاهی دارد؟
– اروتیک به آن معنی که در غرب هست در کارهای ایرانی وجود ندارد. در نقاشیهای ایرانی بیشتر حالتهای عاشقانه، پیوند تصویر شده است. ندرتا آثاری از قرن هفدهم داریم که حالتهای اروتیک دارند و یا داستان خلقت آدم و حوا که برهنه نقاشی شدهاند.
اگر به تاریخ بشر در غرب نگاه کنیم در ابتدا خدایان در آسمان بودند و هر چه بشر پیشرفت کرد خدایان پایینتر آمدند تا در آخر به قلعه «المپ» میرسند. اما در شرق برعکس است و خدایان از زمین به آسمان میروند و در آخر به خدای یگانه میرسیم. تفاوت این دو دیدگاه پایهگذار هنر شرق و غرب است. غرب کمال برایش عین طبیعت است اما در شرق انسان دنبال چیزی والاتر و بالاتر از مادیات و امر زمینی و طبیعت است.
– سوژه بیشتر نقاشیهای شما زنان هستند با پستانهای برجسته، و همچنین اسب و پرنده… این تصاویر چه فلسفهای در خود دارند؟
– پستان زنان و در واقع وجود زن به معنای حیات و روح زندگی است. دنیای بدون زنان را تصور کنید که در آن زندگی وجود ندارد و این مهم همیشه الهام بخش من بوده؛ حیات مساوی است با وجود زن. پرندهها سمبل آزادی و صلح هستند، اسب نمادی از حرکت و مردانگی است و همینطور سرو که علامت نامیرایی است و بر میگردد به زرتشت که سرو کاشمر را با دست خودش کاشت و گفت هر کس این سرو را قطع کند از بین خواهد رفت، یکی از خلفای عباسی سرو را ریشه کن کرد تا برای قصر و تاج و تخت اش استفاده کند اما خلافت عباسی منهدم شد.
عباس معیری هنرمند نگارگر ایرانی ساکن پاریس، امروز ۲۴ اکتبر ۲۰۲۰ (سوم آبان) در سن ۸۱ سالگی در بیمارستان سن ژوزِف پاریس درگذشت.
گالری آثار عباس معیری :
منابع :
۱ـ کیهان لندن ـ مصاحبه کتایون حلاجان
۲ـ هنرآنلاین
بازدیدها: ۵۴۳