آموزشیخلاقیت

خلاقیت – ویژگی ذاتی یا مهارتی اکتسابی؟


خلاقیت – ویژگی ذاتی یا مهارتی اکتسابی؟

اگر از شما بپرسند “آیا فرد خلاقی هستید؟”، چه پاسخی می‌دهید؟ از دید شما یک فرد خلاق چه خصوصیاتی دارد؟ چرا امروزه در دنیای کسب و کار، توجه زیادی به خلاقیت فردی و خلاقیت گروهی می‌شود؟

خلاقیت چیست؟

برای پاسخ‌دادن به سوالات فوق، اولین قدم داشتن یک تعریف ساده از مفهوم خلاقیت است. در کتب و مقالات متعددی که در زمینه‌ی خلاقیت منتشر‌شده‌، این مفهوم به اشکال مختلف تعریف و تفسیر شده‌است. اما به‌صورت مختصر و مفید، تعریف خلاقیت را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد:

“خلاقیت، توانایی فکرکردن به ایده‌های جدید است.”

نکته‌ی مهم در تعریف خلاقیت این است که منظور از “ایده‌های جدید” لزوماً ایده‌های منطقی، عملی و واقع‌گرایانه نیست. هر ایده‌ی جدید و متفاوت، هرقدر هم رویاپردازانه و غیرواقعی باشد، محصول قدرت خلاقیت صاحب آن ایده است. به بیان دیگر، از لحاظ مفهومی، چه رویاپردازی‌های کودکانه و چه جستجو برای یافتن یک راه‌حل بهینه جهت مرتفع‌کردن معضل ترافیک، هر دو عملی خلاقانه‌اند.

خلاق کیست؟

برای مدت‌ها این سوال ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول کرده‌بود که آیا خلاقیت یک ویژگی ذاتی است یا یک مهارتی است که به مرور زمان قابلیت رشد و پیشرفت دارد.

در سال ۱۹۶۸ دکتر جورج لَند (George Land)، پژوهشگر، استاددانشگاه و مشاور در حوزه‌ی خلاقیت، ۱۶۰۰ کودک ۵ ساله را برای سنجش میزان خلاقیت آن‌ها و به‌صورت تصادفی (Random) انتخاب کرد. جورج لند برای سنجش خلاقیت این کودکان از تستی استفاده کرد که پیش‌تر خودش برای گزینش مهندسین و محققین جوان برای موسسه ناسا طراحی کرده‌بود.

نتیجه‌ی تست خلاقیت دکتر لَند بر روی آن کودکان خیره‌کننده بود؛ ۹۸% کودکان در آن تست خلاق تشخیص داده‌شدند؛ تستی که برای سنجش خلاقیت مهندسان جوان ناسا طراحی شده‌بود!

دکتر لند و گروهش تصمیم گرفتند این پژوهش را ادامه بدهند. آن‌ها ۵ سال بعد، زمانی که آن کودکان ۱۰ ساله بودند مجدداً همان تست را تکرار کردند و این‌بار نتیجه تست نشان داد که میزان خلاقیت کودکان از ۹۸% به ۳۰% کاهش پیداکرده‌است.

۵ سال بعد، زمانی که آن کودکان ۵ ساله، نوجوان‌هایی ۱۵ ساله شده‌بودند این تست مجدداً تکرار شد و نتیجه سنجش خلاقیت در بین آن‌ها عددی معادل ۱۲% بود.

گروه تحقیقی دکتر جورج لند همان تست را عیناً در بین ۲۸۰هزار فرد بزرگسال نیز انجام داد و نتیجه حیرت‌انگیز بود: میزان خلاقیت تنها ۲%!

دکتر جورج لند از این تحقیق نتیجه گرفت که “انسان‌ها در طول زمان رفتارهای غیرخلاقانه را می‌آموزند.”

این تحقیق نشان داد که خلاقیت در بین کودکان در بالاترین میزان موجود است، ولی به مرور زمان انسان‌ها رفتارهای “غیرخلاقانه” را می‌آموزند و به‌کار می‌گیرند. اتفاق عجیبی است!
چگونه می‌شود نمره‌ی خلاقیت کودکانی که در ۵ سالگی ۹۸% بوده در ۱۵ سالگی به ۱۲% برسد؟ و  چرا میانگین سنجش خلاقیت در افراد بزرگسال، علی‌رغم معلومات و تجربیات بیشتر آن‌ها، تنها ۲% باشد؟


دکتر جورج لند (George Land)

پژوهشگران حوزه‌ی خلاقیت یکی از مهم‌ترین عوامل افت خلاقیت را، سیستم‌های آموزشی می‌دانند. پایه و اساس سیستم‌های آموزشی موجود بالغ بر ۲۰۰ سال پیش و بعد از انقلاب صنعتی بنا گذاشته‌شده‌اند. سیستم‌هایی که در آن تمرکز و هدف اصلی “بی‌نقص” و “بدون ‌اشتباه بودن” ‌است. سیستم‌های آموزشی سنتی دانش‌آموزان و دانش‌پژوهان را به سوی تولید بیشتر با ضایعات و اشتباهات کمتر هدایت کرده و نتیجه‌ی این تفکر در میانگین نمره خلاقیت افراد بزرگسال آزمایش دکتر جورج لند به وضوح دیده می‌شود.

بدیهی‌ست وقتی سیستمی “اشتباه” را نکوهش و فردی که مرتکب اشتباه می‌شود را سرزنش می‌کند، افراد از سنین کم به “امنیت” بیشتر از “خلاقیت” فکر می‌کنند؛ و آسان‌ترین راه امن بودن، خطرنکردن و پیروی از راه‌ و روش‌های مطمئن قدیمی است.

دقت در رفتار کودکان نشان‌می‌دهد که آن‌ها تمایل زیادی به فکرکردن به ایده‌ها و افکار جدید دارند. سوالات و اعمال آن‌ها نشان از قدرت بالای خلاقیت آن‌ها دارد. باآنکه وقتی یادمی‌گیرند باید نقاشی‌هایشان را بر روی کاغذ یا دفترشان بکشند، روی دیوار، روی فرش و جاهای مختلف دیگر نقاشی می‌کشند. شاید بسیاری از والدین این رفتار را ناشی از تمایل آن‌ها به جلب نظر بدانند، در حالی‌که دلیل اصلی بسیاری از رفتارهای کودکانه تفکرات خلاقانه‌ی آن‌هاست؛ تمایل آن‌ها به فکرکردن (و در پس آن عمل‌کردن) به ایده‌ها و کارهای جدید، بدون ترس از تنبیه یا سرزنش شدن. رفتاری که به مرور زمان بر اثر آموزش و عکس‌العمل‌های آموزگاران (والدین، معلمین، اساتید و مدیران) کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر می‌شود.

امروز، بعد از گذشت نزدیک به نیم‌قرن از آزمایش دکتر لند و ایرادی که او به سیستم‌های آموزشی گرفت، هنوز هم سیستم‌های آموزشی در اکثر کشورهای دنیا به همان شکل گذشته عمل می‌کنند و مدارس و موسسات آموزشی که در آن تمرکز اصلی بر روی خلاقیت و پرورش استعدادهای خلاقانه دانش‌آموزان باشد در اقلیت مطلق به‌سر می‌برند.

خلاقیت؛ ویژگی یا مهارت؟

همان‌طور که پیش‌از‌این اشاره‌شد، خلاقیت، فکرکردن به ایده‌ها‌ و تصورات جدید است؛ سوالی که بعضاً مطرح می‌شود این است که اساساً ایده‌های غیرمنطقی و غیرواقعی چه اهمیتی دارند و چه لزومی برای توجه به آن‌ها هست؟

پاسخ تا حدودی واضح است: اگر به ذهن انسان اجازه تولید ایده‌های جدید (منطقی یا غیرمنطقی) داده‌نشود کم‌کم توانایی او در ساختن هر نوع ایده‌ی جدیدی کاهش می‌یابد. اکثر نوآوری‌های تاثیرگذار تاریخ بر اساس ایده‌های خلاقانه‌ای شکل‌گرفته‌اند که در ابتدا به نظر بسیاری از آدم‌ها غیرمنطقی و خیال‌پردازانه می‌رسیدند.

اکنون با احتساب این توضیحات می‌توان گفت خلاقیت هم یک ویژگی است که در تمامی انسان‌ها وجود دارد و هم مهارتی اکتسابی است که می‌تواند به مرور پیشرفت کند و یا افت کند یا از دست برود.

عوامل موثر بر خلاقیت؟

دکتر تریسا اِمابیلی (Teresa Amabile)، استاد دانشگاه هاروارد و نویسنده کتب و مقالات متعدد در حوزه‌ی خلاقیت، می‌گوید خلاقیت فصل مشترک سه مفهوم تخصص (Expertise)، تفکر خلاقانه (Creative-thinking) و انگیزه (Motivation) است. در نتیجه افزایش این عوامل باعث تقویت خلاقیت خواهدشد. این سه عامل کلی موثر بر خلاقیت است که هر کدام شامل عوامل جزئی‌تری می‌شود.

آزمایش‌کردن، تجارب جدید، جست‌وجو، بررسی فرضیه‌ها و سوالات جدید در مقابل تفکر رایج و غالب، استفاده از قدرت تجسم و در نهایت ترکیب اطلاعاتی که از تمامی این فرآیندها به‌دست آورده‌ایم قدرت خلاقیت را تقویت می‌کند. در مطلب بعدی به بررسی برخی از روش‌های رفتاری و عملی که باعث افزایش خلاقیت می‌شوند پرداخته‌ خواهدشد.

بازدیدها: ۴۳۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا