مکتب نقاشی زند و قاجار یا پیکر نگاری درباری
مکتب نقاشی زند و قاجار یا پیکر نگاری درباری
آتلیه اثرهنری : مکتب نقاشی زند و قاجار یا پیکر نگاری درباری | (شایان شعبان)
صف سلام به روایت شایان شعبان
مکتب نقاشی زند وقاجار یا به اصطلاح درست تر “پیکر نگاری درباری”به آثار نقاشی اطلاق میشود که در دوره زندیه و از شیراز شروع شد و تا دورهٔ قاجار ناصری نیز ادامه پیدا کرد. این شیوه به عنوان سبکی منسجم و مکتبی متشکل در نقاشی ایران از جایگاه ویژهای برخوردار است که همه ویژگیهای موضوعی و کاربردی یک مکتب نقاشی را دارد. این شیوه بیشتر از تلفیق ویژگیهای هنرنقاشی سنتی ایرانی با عناصر و شیوههای از نقاشی اروپایی شکل گرفت که میراث دار دوران فرنگی سازی عصر صفوی می باشد. هرچند که می بایست ریشه های این جریان را در دوران صفوی جست و جو کرد اما چنین آثاری ابتدا در دوره زند و در ادامه آن در دوره قاجار شکل مشخص خود را یافت و در دوران فتحعلی شاه قاجار به اوج خود رسید.
در آن دوران پرورش هنر نقاشی بیشتر وابسته به دربار بود و شاهان و شاهزادگان مهمترین سفارش دهندگان آثار هنری و تنها حامیان هنر بودهاند. در روزگار فتحعلی شاه، شاه که با رویکرد به گذشته درخشان سرزمین ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام با پیوند این دو به یکدیگر خود را وارث شاهان گذشته ایران و تمدن آن قلمداد می کرد و با مقام نیمه خدایی که پیدا کرده بود، مجوز کاری را از روحانیون گرفت که تا پیش از آن سابقه نداشت؛ و آن کشیدن شمایل شاه که سایه خدا بر زمین بود توسط نقاشان به فاخر ترین شکل ممکن بود، اتفاقی که بی سابقه بود در تاریخ هنر این سرزمین؛ دیوار نگارههایی زیبا از آقا محمدخان و فتحعلی شاه در کرج، در خرابههای «کوشکی» در نزدیکی مدرسه جدید کشاورزی به خوبی نمایانگر این شیوه از نقاشی می باشد. از مهمترین نقاشان این دوره می توان به : مهر علی آقا نقاش باشی، عبدالله خان نقاش باشی و میرزا بابا اصفهانی اشاره کرد
مهرعلی
پردههای نقاشی بهجای مانده از مهرعلی نقاش باشی، حاکی از آنند که او بیش از دیگر نقاشان این دوره در نمایش شوکت شاهانه توفیق یافتهاست. او دست کم ده پردهٔ پیکر نگاری از فتحعلی شاه فراهم کرده که بهویژه در یک شمایل تمام قد، فتحعلی شاه را با تاج کیانی و عصای مرقّع و در نهایت ذوق و مهارت نشان میدهد. یکی از قدیمترین آنها به تاریخ ۱۲۱۲ ه.ق است که در کلکته در تالار یادبود ویکتوریا نگهداری میشود و فتحعلی شاه را نشسته بر قالی نشان میدهد. به احتمال زیاد، فتحعلی شاه این تابلو را در سال ۱۲۱۴ه.ق به رسم هدیه برای امیران هند فرستاده است.
طراحیهای مهرعلی در اوایل سدهٔ سیزدهم هجری پختهتر شد و او تصویر شاه را با تناسبات چشمگیری کار کرد. او در این تصاویر، فتحعلیشاه را در حال نشسته و ایستاده و درحالی که تعلیمیای در دست دارد تصویر کردهاست. در یکی از زیباترین پیکر نگاریهای مهرعلی از فتحعلی شاه به تاریخ ۱۲۲۷-۱۲۲۸ ه.ق که در موزه نگارستان تهران نگهداری میشد، شاه با ردای جواهر نشان و تاج بر سر تصویر شدهاست. همچنین در این موزه چندین تابلو از زنان حرمسرا موجود است که از نظر سبک شبیه آثار مهرعلی است. از دیگر آثار منسوب به مهرعلی مجلس شکار فتحعلیشاه به همراه فرزندانش است که آن پرتره را در جایگاه ویژهٔ ریاست جمهوری هند٬ راشتراپاتی بهاون در دهلی نو آویختهاند و چند نقاشی پشت شیشه در موزه مردم شناسی تهران وجود دارد که به مهرعلی منسوب است.
آثار مهرعلی نقاش
سر ویلیام اوزلی، که در ژوئیهٔ سال ۱۸۱۱از اصفهان دیدن کرده بود، در کاخ فتحآباد اصفهان یک سلسله چهرهنگاری از شاهان باستانی ایران از کار مهرعلی مشاهده کردهاست که از تاریخ ۱۲۴۴ ه.ق برای سرمشق و تعلیم شاگردش ابوالحسن غفاری کشیدهبود
مهرعلی دو اثر زیبا از پیکرنگاریهای فتحعلی شاه را در کاخ گلستان برای تالار تخت مرمر کار کرد و یکی را هم که فتحعلی شاه را در حال تاجگذاری نشان میدهد به رسم هدیه برای ناپلئون بناپارت فرستادند که در کاخ ورسای نگهداری میشود.
میرزا بابا اصفهانی
از آثار میرزابابا برمی آید که در بین سالهای ۱۲۰۰و ۱۲۴۵ق فعالیت هنری داشتهاست. گفتهاند که میرزا بابا اصفهانی بوده و در استرآباد برای خاندان قاجار کار میکردهاست.
میرزا بابا ابتدا در دربار کریمخان زند مشغول نقاشی بود، و پس از جلوس آقامحمدخان به تخت سلطنت، در تهران به کار پرداخت و فنون و شگردهای مختلفی در هنر خود به کار بست. در اواخر عمر نقاش باشیِ دربار فتحعلی شاه شد. او در نقاشی رنگ و روغن وسیاهقلم و تذهیب استاد بود. او در برخی از این نقاشیها از سبکی شبیه سبک محمدصادق استفاده کردهاست.
تمثال فتحعلیشاه قاجار اثر میرزا بابا
میرزا بابا همچنین در رشته گلوبوته و شبیهکشی تبحر داشت و قلمداننگار هم بود.از او چندین پردهْ رنگروغنی و تصاویری به شیوه مینیاتور و گلوبوته کشی باقیماندهاست:
شمایل فتحعلیشاه با عمامهْ جقهدار و جامه و اسلحهْ گوهرنشان، که جلوی پنجرهای بر روی یک قالیچهْ مرصع نشستهاست که شاید بهترین نقاشی میرزابابا باشد.
تابلو صف سلام فتحعلی شاه، که منصوب به اوست از مهمترین آثار او در مکتب نقاشی زند و قاجار است.
عبدالله خان
عبدالله خان نقاش باشی دهنوی سمیرمی معمارباشی و نقاشباشی دربار فتحعلیشاه و ناصرالدین شاه بود و در بین سالهای ۱۲۲۵–۱۲۶۶ ق فعالیت داشت. او از نقاشان خاصهْ فتحعلیشاه بود و از او تک چهره میکشید. او دیوارنگارهای بزرگ از مراسم سلام نوروزی فتحعلیشاه در تالار بارعام کاخ گلستان اجرا کرده بود که اکنون از بین رفتهاست.مهارت عبدالله خان درکشیدن مجالس بزم و رزم و شبیهسازی بود و بیشتر کاخهای سلطنتی قاجار را تزیین و آراستهاست. عبداللهخان افزون بر نقاشی و معماری، در دربار قاجار دارای مناصب عالی مدیریتی هم بود. از محمد شاه فرمانی در دست است که در آن عبداللهخان را به منصب باشیگری معماران و پیشهوران و سایر ارباب حرف و صنایع، بسان دورهٔ فتحعلیشاه منصوب کرده، و در این فرمان تأکید شده که جملهٔ نقاشان و معماران و مهندسان ومیناکاران و نجاران و فخاران و شیشهبران و حدادان و باغبانان ومقنیان و شماعان تحت نظارت اویند و نباید از سخن و صوابدید او تجاوز کنند.مهمترین اثر عبداللهخان دیوارنگارهٔ عظیم کاخ نگارستان با ۱۱۸ پیکرهٔ تمام قد در تهران بوده که از بین رفتهاست. در این دیوارنگاره، تاج گذاری فتحعلیشاه در میان فرزندانش آمده بود. بیشتر جهانگردان غربی که در سدهٔ هجدهم میلادی به ایران آمدهاند این دیوارنگاره را به [[محمدحسن اعتمادالسلطنه |محمدحسنخان]] نسبت دادهاند ولی ادوارد براون در اواخر دههٔ ۱۸۸۰ کتیبهای را در پایین آن کشف کرد که نشان میدهد این دیوارنگاره از کارهای عبداللهخان است و در سالهای ۱۲۷۷–۱۲۲۸ ه.ق کشیده شدهاست.
از آثار آبرنگ عبدالله خان تصویر شاهزاده خانمی در درون یکشمسه همراه با ندیمهٔ اوست. مهارت طراحی و شیوهٔ پرداز صورتها و رنگ جامهها در این اثر کمنظیر است و «رقم عبدالله نقاش باشی» را دارد.
از دیگر آثار منسوب به او، تصویر تمام قد فتحعلیشاه با ردای قرمز و جواهر نشان همراه با کلاه هشترخانی است (محفوظ در لندن، موزهٔ ویکتوریا و آلبرت، ۱۸۷۶–۷۰۷).
عبدالله خان در حدود سال ۱۲۲۸ ق در کاخ سلیمانیه کرج دیوارنگارهای از آغامحمد خان و فتحعلیشاه اجرا کردهاست که خوشبختانه در سالهای اخیر بازسازی و محافظت شدهاست
صف سلام فتحعلی شاه
صف سلام
دیوار نگاره “صف سلام” که یکی از بی بدیل ترین آثار این دوره می باشد و بر طبق گفته استاد سید عبدالله انوار سه نسخه از آن کشیده شده بود و هر یک در یک مکان قرار داشت (باغ نگارستان_ آستان قدس حضرت معصومه_کوشک فتحعلی شاه در کرج) از شاخص ترین آثار این دوره می باشد؛ و درباره خالق یا خالقان آنها میان صاحب نظران اختلاف است.
سلام عبارت از جلسه ای رسمی در حضور شاه بود که طی آن، وزیران و صاحبان مقام، گزارش امور دولتی را به عرض شاه می رسانند و حتی گاه شاهزادگان نیز ملزم و موظف به حضور در این مراسم بودند. به هنگام سلام، تمامی افراد حاضر در مراسم، به حالت ایستاده و در سکوت محض، در برابر شاه صف می کشیدند و در این میان، هر کس که سنش بیشتر یا مقامش مهمتر بود، نزدیکتر به شاه می ایستاد و شاه ـ نشسته بر تخت سلطنت ـ سلام آنها را می پذیرفت.
با این تعاریف، نقاشیهای صف سلام نیز با ترکیب بندیهای متقارن و سترگنمای خود، بیشتر با هدف به رخ کشیدن شکوه پادشاه، بزرگی سلطنت او و نفوذ قدرت و اهمیت این پادشاهی در اذهان مردم ـ چه در داخل و چه در خارج از کشور ـ تصویر می شد که ما نمونه های آن را غیر از باغ نگارستان، در کاخ سلیمانیه کرج، عمارت شاهی قم، عمارت نظامیه تهران و همچنین ـ به صورت تابلو نقاشی ـ در کاخ نیاوران و چندین مجموعه و گالری هنری دیگر شاهد هستیم.
فتحعلی شاه طی سالهای حکومت خود از ۱۲۱۲ تا ۱۲۵۰ ه.ق غیر از تفرج و خوشگذرانی، و آبادانی و تزیین عمارات شاهی پایتخت، به اماکن متبرکه خصوصاً قم نیز توجه ویژه ای داشته، اقدامات عمرانی متعددی را در آن به انجام رسانده و بیش از هر زمان دیگری، به توسعه حرم مطهر حضرت معصومه و بناهای وابسته به آن همت گماشته است.
او در اراضی غربی اطراف حرم، عمارتی دیوانی به نام “خانه های شاهی” بنا کرد و آن را به سال ۱۲۲۲ ه.ق جهت سکونت رجال و وزراء وقف نمود. سپس بین سالهای ۱۲۴۸ تا ۱۲۵۱ ه.ق که کیکاووس میرزا فرزند ۲۸ فتحعلی شاه حکومت قم را بر عهده داشت، این عمارت تزیین و جهت خوشایند فتحعلی شاه، تصویر وی به همراه صد و پنجاه تن از اولاد و احفاد او بر روی دیوارهای تالار نقش بست. در خاطرات ۲۵ رجب سال ۱۳۰۵ ه.ق ناصرالدین شاه، در توصیف تالار و نقاشی آن چنین آمده است: «مدتها بود این عمارت را ندیده بودم. کیکاووس میرزا پسر فتحعلی شاه در ایام حکومت خود این را ساخته. در تالار بیرونی صورت فتحعلی شاه را با قریب ۱۵۰ نفر از اولاد او که در آن زمان حیات داشتند کشیدند».
در دوره محمدشاه به دلیل بی توجهی به شهر قم و بناهای آستانه، این عمارت و ساختمانهای ضمیمه آن رو به ویرانی می رود؛ به گونه ای کنت دوسرسی بین سالهای ۵۶ ـ ۱۲۵۵ ه.ق می نویسد: «تمام اتاقهای این کاخ رو به ویرانی است و هیچ کس به فکر تعمیر آن نیست».
گویا این ویرانی تا دوره ناصرالدین شاه همچنان ادامه اشته و در سالهای پایانی حکومت او، حتی بخشهایی از نقاشی نیز تخریب گردیده است، زیرا محمدقاسم خان صاحب جمع به سال ۱۳۱۳ ه.ق در سفرنامه اش اینگونه شرح می دهد: «عمارت سلطنتی رو به انهدام است … در تالار صورت خاقان مغفور را با تمام پسران ایشان و نواده که عبارت از صد و ده نفرند کشیده اند». در کتاب خاطرات فریدالملک همدانی به سال ۱۳۲۴ ه.ق/دوره محمدعلی شاه نیز چنین نقل شده است: «از عمارت شاهی که متصل به صحن است و رو به خرابی گذاشته دیدن کردیم».
بدین ترتیب عمارت دیوانی، تالار سلام و دیوارنگاره های آن به تدریج و به مرور زمان رو به ویرانی رفته، تا اینکه در سال ۱۳۳۸ ه.ش آیت الله فیض، با هدف توسعه مسجد بالاسر حرم ـ که در همان جبهه غربی، در نزدیکی عمارت قرار داشت ـ یکی از خانه های ویران شاهی موسوم به “خانه جبرئیل” را خریداری نموده و با افزودن آن به مسجد بالاسر، محوطه مسجد را وسعت می بخشد. چندی بعد، آیت الله بروجردی نیز مجدداً تصمیم به توسعه مسجد گرفته که در نتیجه آن، “عمارت شاهی و تالار نقاشی” تخریب شده و بر محوطه مسجد اضافه می گردد. اما پیش از آن برای جلوگیری از آسیب نقاشیها، دستور می دهد تا آنها را قطعه قطعه از سینه دیوار جدا کرده و به گوشه ای امن در مقبره شاه سلیمان انتقال دهند تا بعدها، محل مناسبی برای نصب آنها بیابند.
این مجموعه نقاشی دیواری که اکنون شامل ۵۴ قطعه نقاشی مجزا از هم بود، مدتی بعد به موزه نگارستان، سپس به مخزن مجلس شورای اسلامی در تهران و پس از آن در آذرماه ۱۳۸۴ به مجموعه کاخ گلستان منتقل شده و مدتها در آنجا حفظ و حراست می گردید. اما از آنجا که باغ موزه نگارستان دانشگاه تهران ـ هم به سبب پیشینه فرهنگی و تاریخی خود که از باغات و عمارات مهم قاجاری بوده و هم به دلیل وجه تسمیه آن که در اثر وجود نگاره های متعدد در این باغ بوده است ـ قابلیت حفظ و نگهداری و نمایش این اثر را ـ چه به لحاظ مکانی و موقعیتی و چه از لحاظ مفهومی و ارزشی ـ دارا می باشد، این مجموعه پس از پیگیریهای متعدد اداره کل امور فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران و در نهایت، ایجاد تفاهم نامه ای با سازمان میراث فرهنگی، در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۹۴ به باغ نگارستان انتقال یافت و در قالب سازه ای سه ضلعی ـ به همان شکل پیشین خود ـ بر سه جبهه تالار فروزانفر این باغ نصب گردید.
این نقاشی دیواری ـ به ابعاد ۲۰×۲٫۱۵ متر ـ که با تکنیک رنگ و روغن روی بستر گچ ترسیم شده، موضوعیت صف سلام شاهی و مضمونی سیاسی و حماسی را شامل می شود که هدف آن در درجه اول، نشان دادن شوکت و قدرت حاکم و بزرگنمایی سلطنت و خاندان اوست. اما اهمیت این اثر، جدا از تکنیک هنری و ابعاد باشکوهش، وجهه تاریخی و سیاسی آن می باشد، چرا که تمامی اولاد و احفاد فتحعلی شاه را به آن زمان ـ که هر یک از تیره ها و اقوام مختلف ایرانی و صاحب مناصبی سیاسی و حکومتی بودند ـ با شمایل همگون، خلعت مخصوص، ذکر نام و به ترتیب سن و جایگاه به تصویر کشیده است.
نقاش این اثر نیز احتمالاً میرزا محمدعلی نقاش، نقاش رنگ و روغن کار و و قلمدان نگار سده ۱۲ ه.ق است که در شبیه سازی و ارائه مجالس رزمی و بزمی دستی توانا داشته است. او همچنین پیرو مکتب پیکرنگاری درباری و تا حد زیادی تحت تأثیر سبک عبدالله خان نقاشباشی بوده که این مهم را می توان از روی شخصیت نگاریها، نوع قلمگذاری و همچنین ترکیب بندی رنگی آثار او تشخیص داد. گرچه تمامی آثار محمدعلی نقاش رقم دار است، اما دیوارنگاره فوق غیر مرقوم بوده و نام و امضای نقاش را دارا نیست، که در این مورد، با توجه به سبک پردازش و تاریخ تصویر شدن اثر (احتمالاً به سال ۱۲۴۸ ه.ق) می توان آن را منسوب به محمدعلی نقاش دانسته و این احتمال را مطرح نمود که رقم نقاش یعنی (کمترین محمدعلی فی سنه …؟) همزمان با تخریب بخشهایی از اثر و کاهش تعداد افراد تصویر شده از ۱۵۰ به ۱۱۰ و سپس به ۹۹ نفر از میان رفته است.
در این نقاشی، فتحعلی شاه ـ در مرکز و میانه تصویر و کمی درشت تر از دیگران ـ با تاج شاهی بر سر و کلیجه ترمه و جبه پولک دوزی بر تن، بر تخت طاووس جلوس کرده و به متکای مرواریددوزی شده ای تکیه داده است. او دو بازوبند جواهر نشان از کوه نور و دریای نور بر بازوان خود دارد؛ یه دست را بر کمر، بین قبضه شمشیر و خنجر و دست دیگر را بر لوله قلیان مرصع کاری شده اش گذاشته است. در طرفین یعنی در دو ضلع دیگر نیز تمامی شاهزادگان (فرزندان شاه در ردیف اول و فرزندزادگان در ردیف دوم) به ترتیب سن و جایگاه و نسب صف کشیده اند. آنها تاج، نیم تاج یا کلاهی مرصع بر سر و لباسهای مروارید دوزی شده بر تن دارند و مجهز به بازوبند و کمربند و خنجر و شمشیرند. این اثر در روز شنبه چهاردم اسفند ماه ۱۳۹۵ در باغ موزه نگارستان رونمایی شد.
منابع
دائره المعارف هنر _رویین پاکباز
همگامیادبیات و نقاشی قاجار _جواد علی محمدی اردکانی
تحولات تصویری هنر ایران _سیامک دل زنده
این دو حرف _آیدین آغداشلو
آسمانی و زمینی _آیدین آغداشلو
سایت رسمی باغ موزه نگارستان
مستند صف سلام _هادی آفریده
منبع : هنرگردی (شایان شعبان)
بازدیدها: ۵۷۷